جایی برای مرور زندگی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «لپتاب» ثبت شده است

پری مثل پریا

مه غلیظی شهرو دربرگرفته و بسی سرد شده دوباره.
صدای اره برقی میاد_دارن درختای کنار رودخونه رو قط میکنن :|
فرجه ها شروع شده.ولی باز هفته بعد میریم کلاسا.
اتفاق عجیبی هم افتاد جابجایی اسمم تو لیست آزمایشگاه_
استادمون نمره بقیه رو وارد کرد ولی واس من ن_
متوجه گشتم توی سیستم گلستان اسمم تو لیست استاد دیگریست_
خداروشکر براش ایمیل زدم و گفت مشکلی نیست.

+
دیروز رفتم شعبه دوم آینده و لپتابمو صحیح و سالم_البته جز بلندگو_گرفتم.
الانم دارم پست تولد رادیوبلاگیها رو گوش میدم :دی
تو راه برگشت دیدیم ی نیسان پشتک زده ی ترافیک سنگین درست شده پشتش.نیسانی پرتقال فروش :|
بعدشم سوار قطار شدم و برگشتم شهرمون :) البته جا نشستن نبود و سه چهارم راهو ایستادیم :|
 این سبب شد تا برادر رفیق سابقمو ببینم و عکس خواهرزادش که از قضا نتیجه ی عموم میشه رو بگیرم ازش :)
با اینکه خونشون اصلا دور نیس ولی جز عیدا و بعضی مناسبتا زیاد نمیبینمشون.
 ایشالا دفعه بعد لپ پریا را خواهم کشید :دی

عکسش رو در ادامه مطلب مشاهده بفرمایید :)

ادامه مطلب...
۲۵ آذر ۹۵ ، ۰۹:۳۲ ۷ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
the_ emperor

Failure laptop

هفته قبل ی شب دیدم لپتابم یهو خاموش شد و دیگه هم روشن نشد،بسی غم انگین گشتم.البته بعد این همه سال باید میدونستم اینجور میشه D:
فردای همون روز،ادرس ی تعمیرگاه خوب از دوستم گرفتم ک ببرمش اونجا.حسابی هم بارون میبارید و منم در پی آدرس این آقای بابایی.
آخرشم پیداش نکردم و مجبوراُ رفتم به ی پاساژ موبایل و دادمش به ی تعمیرکار دیگه !!!! فردا باید تماس بگیرم باهاش،ببینم کارش به کجا کشید.
این خرابی هم باعث شد تا بگم ی دستی به سرش بکشن و خرابیای دیگشو درست کنن_و من الان از سایت دانشگاه این مطلبو مینویسم.
دوهفته ی دیگه امتحانات ترم شروع میشه و فقط ی درس هست ک فکر کنم خیلی اذیت کنه-کنترل خطی.
امروز استاد کنترل میگه شما به عنوان یه مهندس کنترل باید اینطور فکر کنین و تحلیل کنین...گفتم استاد من ک کنترل نیستم گناه دارم پاسم کن :))
الان باید گزارش کار شبکه_همت رو مینوشتم ک فک کنم وقت نشه و مجبورم فردا باز بیام تکمیلش کنم.
چرا اصن وقت نمیکنم برا کنکور بخونم !!! :|
+
آش دسپخت خواهر_سفارشی بنده

آش
۲۲ آذر ۹۵ ، ۱۷:۱۰ ۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
the_ emperor